Friday, April 17, 2009

در میان غریبه ها






این جا ایران است سرزمینی که همه ما همواره به تاریخ و فرهنگ و شکوهش می بالیم. اما هر گاه که دقت می کنیم و آینه ای می یابیم که امروز خود را ببینیم ، این فرهنگ چون پتکی میشود و آن چنان بر سر ما فرود می آید که همه چیز مان را انکار کنیم و فرار کنیم از هر آنچه که هستیم ،این آینه هر چیزی می تواند باشد ، یک فیلم ، روزنامه ، تماشای یک بازی فوتبال از لیگ کشورمان و یا حتی دنبال کردن اخبار میهنمان. وقتی که اخبار را می خوانیم می توانیم خود را در این آینه ، در همه سطوح بینیم (رجوع کنید به آخرین نوشته های فاطمه رجبی ). آن لحظه است که باید گفت امروز ما ... .
فراموش کنید ، از اول می گویم:
آدم عادی است . تا به حال بسیاری را مثل او دیده ام.در تاکسی ، در اتوبوس ، همه جا. شبیه ایران است ، شبیه همه مردم ایران ،اما سعید حنایی یک اختلاف کوچک (از نظر خودش) با بقیه دارد . او شانزده زنِ خیابانی را کشته. و این از افتخارات اوست و به آن می بالد او در مطبوعات ایران به مرد عنکبوتی معروف شده بود.مردی که تفکرش و برخوردش سبب شد که فیلمی در باره اش ساخته شود.
مازیار بهاری فیلم مستندی را در موردِ او ساخته به نام And along came a spider" . این فیلم نشان می دهد بررسی یک قتل چگونه می تواند به یک تجزیه تحلیل اجتماعی منتهی شود، و اینکه یک جنایت ( به دلیل انگیزه ها و دلایل در شکل گیری آن موضوع )، به مثابه بیرون کشیدن قرعه ای از میان یک جمعیت هفتاد میلیونی ست؛ نمونه ای از یک تفکر غالب در جوامع مردسالار و یک تفکر ایدئولوژیک مذهبی. در شرایطی که زنان و کودکان، به دلیل ضعف قوانین حمایتی و هم به دلیل قدرت جسمانی مردان، در موضع ضعف قرار دارند، گره ها و عقده های روانی جامعه به هر دلیل که تولید شده باشد با اعمال خشونت بر این دو قشر تخلیه می شود و نتیجه اش اتفاقاتی ست مشابه آنچه برای سعید حنایی و 16 زن خیابانی رخ داده است. گوش دادن به حرف های سعید حنایی و تماشای روحیه حق به جانب او در این مستند گزارشی ساده و روان یکی از سخت ترین کارهاست. آشکار شدن یک به یک لایه های فکری این انسان عادی و معمولی، با آن چهره شهرستانی مظلوم نما، لرزه بر تن تماشاگر می اندازد.وقتی که صحبت های اعضای خانواده اش را می شنویم ( مادرش ، پسرش ، همسرش و ...) متوجه فقر فکری و فرهنگی جامعه مان می شویم و اینجاست که می شود فهمید و درک کرد که این فقر چقدر می تواند خطرناک باشد. تمامی این ها سرنخ هایی بوده اند که مازیار بهاری را به سوی بررسی این قتل ها کشاند؛ شاید اینکه مقتول ها همه زن های خیابانی بوده اند برای فیلمساز نشانه ای از ایدئولوژیک بودن عمل قاتل و بهانه پیگیری او بوده، یا شاید ابراز رضایت قاتل از کار خود، فیلمساز را بر آن داشته تا ذهن این انسان آرامِ ترسناک، و زندگی مقتولین مغضوب او را کندوکاو کند و مستندی از آنها بسازد اما لحظه ای که تایید جامعه را می بینیم ما می مانیم و سعید حنایی که آیا او را به عنوان پدیده ای غریب و غیرطبیعی بنگریم یا آدمی عادی که نمونه های بسیار دارد، و این ماییم که این میان غریبیم



در باره فیلم:
Director: Maziar Bahari
Genre: Culture & Society
Movie Type: Gender Issues, Religions & Belief Systems
Themes: Religious Zealotry, Serial Killers
Release Year: 2002
Country: IR
Run Time: 53 minutes




* سعید حنایی سر انجام متهم شناخته شد و اعدام شد ، او هرگز از کار خود پشیمان نشد و در لحظه مرگ می خندید چون فکر می کرد درهای بهشت به سوی اش باز شده است.

Tuesday, April 14, 2009

دوباره از نو

دوباره شروع می کنم ، از اول ، این بارطوری دیگر