لایه مجله های قدیمی ام را ورق می زنم . با مطالب ِ طنزش با صدای بلند می خندم و از این که این چنین با صدای بلند می خندم لذت می برم . اخبار امروز را مرور می کنم. آشوب است و غوغا ( یاد غوغا بخیر که سال قبل همین موقع ها بسته شد) ، به قول نبوی اگر در سوئیس گاز اشک آور بزنند . خودتان فکر کنید که دیگر در باقی دنیا چه خبر است ...!!
باز هم هوا سرد شده و فرهاد می خواند «... روشنی برفی همه کارش آشوب ....» و من پرواز می کنم به سال گذشته زمانی که فکر می کردیم اولین نفری هستیم که پا روی اولین برف سال گذاشته ایم . سال قبل وقتی برف آمد دلمان گرفته بود و بیهوده می خندیدیم اما امسال هنوز برف نیامده است و ما دیگر نمی خندیم. داشتم فکر می کردم ما ملت جهان سوم عادت کرده ایم که گوسفند باشیم ( به کسی بر نخورد ها . گوسفندیم دیگر) اما اینک درزهای خانه ام را محکم بسته ام و دیگر به هیچ قیمتی مجال آمدن به سرما نمی دهم .که شاید گوسفندی با شرف باقی بمانم ... همیشه سرما با خود تاریکی هم می آورد اما بعد از آن دنیا روشن تر از آن چیزی که هست می شود. و من امروز گارد خود را برای ضربه های مهلک خدا باز کرده ام تا محکم تر بر سینه ام بکوبد...
باز هم هوا سرد شده و فرهاد می خواند «... روشنی برفی همه کارش آشوب ....» و من پرواز می کنم به سال گذشته زمانی که فکر می کردیم اولین نفری هستیم که پا روی اولین برف سال گذاشته ایم . سال قبل وقتی برف آمد دلمان گرفته بود و بیهوده می خندیدیم اما امسال هنوز برف نیامده است و ما دیگر نمی خندیم. داشتم فکر می کردم ما ملت جهان سوم عادت کرده ایم که گوسفند باشیم ( به کسی بر نخورد ها . گوسفندیم دیگر) اما اینک درزهای خانه ام را محکم بسته ام و دیگر به هیچ قیمتی مجال آمدن به سرما نمی دهم .که شاید گوسفندی با شرف باقی بمانم ... همیشه سرما با خود تاریکی هم می آورد اما بعد از آن دنیا روشن تر از آن چیزی که هست می شود. و من امروز گارد خود را برای ضربه های مهلک خدا باز کرده ام تا محکم تر بر سینه ام بکوبد...
6 comments:
هنوز برف نیامده دلمان گرفته و بیهوده هم نمی خندیم حتا. خدا هم نسبی ست.
یاده غوغا بخیر...چه غوغایی کرد...منو تو غوغایی کردیم پارسال همین موقع...بیا و بزنیم زیر هرچی که مارو گوسفند میکنه...فکر میکنی تا حالا کسی نزده! اصلا اینجوری فکر کن تو اولین نفر! هنوز هم فکر میکنی گوسفندی...من الان میتونم واسه خودم یه پا چوپان باشم! حق دارم که به این دلخوش باشم!؟
yade ooon shab bekheir...
man o to o khashi o meher...
man saaate 3 khabam bord....shomaha raftin roooye barf...
yeki az badtarin oghdehaye zehnam shod ke chera man e ahmagh khabam bord!!!
manam az jomleye hanooz barf nayamade deleman gerfte va bihoode ham nemikhandim kheily khosham omad....
in neveshtat ba baghiyeye neveshtehat fargh dasht...vali dooost dashtani boood!
با اولین برفی که بارید ، آن هنگام که لبخند زدی ، مرا یاد کن ، بسیار دل تنگم.
ای نخورده مست... لخظه ی دیدار نزدیک است
ای نخورده مست... لخظه ی دیدار نزدیک است
Post a Comment