Thursday, November 29, 2007

زمین ِ فرسوده


من در سکوت
به دنبال آخرین واژه های ترانه ای هستم
که خواندم و تو ناتمام رهایش کردی
شاید وسعت این ترانه و صدای چون داوودت
آنقدر نبود که گوشه ای از
عدالت ِ بخشنده اش
زیر ِ دندانهای وجود ِ من خورد شود.

تا تفاله اش را از مقعد دفن کنیم
برای بارور شدن ِ زمین.

رد ِ پایت را تا کی در هاوَن فراموشی آسیاب کنم؟؟

2 comments:

Unknown said...

in neveshtat sakht boood...
man ro be yade ahmad shamloo endakhti:D:D:D:(shookhi boood ha)a

Anonymous said...

kheli khobe pooyan kheliiii khob.